به نام خدا
یک روحانی باید بتواند آزادانه به کار خدمت رسانی و رسیدگی به درماندگان مشغول باشد ، و در این زمینه هر قدمی که میتواند بردارد و اگر قرار باشد که با کاری که انجام میدهد همه ی آحاد مردم رضایت داشته باشند ،در این صورت نباید از احکام مربوط به خیلی از مسائل اجتماعی شخصی سخنی بگوید ، چرا که همیشه یه گروه مرفّه هستند ؛ یه گروه خلافکار و یه گروه ظالم و .... هستند که سخن حق یک عالم مانند تیری بر قلب آنان خواهد بود .
بنابراین یک وظیفه شناس ، بعد از اینکه آگاهی از مسئولیّت خویش پیدا کرد نباید به این فکر کند که ممکن است حرفش یا کارش بعضیها را خوش نیاید .
نسبت به کار اینجانب هم همیطور است ، به خوبی میتوان حدس زد که بعضی از متموّلین در آن محل از اینکه ببینند چند نفر درمانده برای افراد تحت تکفّل خویش به دنبال لباس مستعمل آمده اند و سر اسباب بازی شکسته دعوا میکنند و این بکش و آن بکش میکنند و ... دیگر نمیتواند ادّعا داشته باشد و برای رضای خدای ساختگی ذهن خودش تظاهر نماید و خود را آسوده ببیند ؛ البتّه که سخت است برای زنی که خود در رفاه است و نیازی ندارد ببیند چند زن درمانده و از همه جا رانده (الّا درگاه خدا و آنها که بندگی او را میکنند ) در بین کوچه لابلای لباسهای کهنه به دنبال تن پوشی آبرومندانه باشد.
همین زن بود که به 110 زنگ زده بود ؛ و البتّه قبلاً 110 ما را در آنجا دیده بود و هیچ چیزی نگفته بود و دو سرباز هر روز در آن حوالی گشت میزنند ولی چطور شده که این یه گشت 110 به ما گیر داده و مزاحم ما شده و با برخوردی بسیار زشت و زننده تهدید نموده نمیدانم ،خدا میداند و بس .
این زن قبلاً هم آمده بود و با سخنانی تهی و بی محتوا ما را مخاطب قرار داده بود ، و آنروز هم قبل از آمدن ماشین 110 آمد و گفت که :
مگه من به شما نگفتم که اینجا این کار را نکنید (لحن سخن گفتن رو ببین آخه ) بنده هم در جواب گفتم که :به شما چه ربطی داره و چکاره اید .
در ادامه دلیل مخالفتش رو میگفت که :
آخه در شأن زن هست که بیاد و توی کوچه لباس کهنه برداره و ...
گفتم : شما شکمت سیره ؛ خبر از گرسنه نداری
گفت : برید توی یه جای مخصوصی ؛یه اتاقی چیزی این کار رو انجام بدین
گفتم :شما یه اتاق بده
گفت : من که نمیخواهم این ثواب رو بکنم
گفتم : پس فضولی نکن و یه مقدار عاقل باش ؛یه زن میتونه بیاد و توی یه جای خلوت و توی یه اتاق لباس برداره
و در همین گیر و دار صحبت بودیم که ماشین 110 آمد
دلائل بنده محدود به این موارد نیست ؛ در آن محل محاسنی هست که عبارتند از :
1 = نزدیکی به محلّی که مهر نان پخش میکنند به نیازمندان
2 = کوچه است و دید کمتری نسبت به محیط باز دارد
3 = در عین حالی که کوچه است محلّ گذر هم هست
4 = در بین دو منطقه ی مستضعف نشین نیروگاه و پولدار صفائیّه قرار دارد
5 = ما با در معرض دید قرار دادن لباسها و اطّلاعیه ها دیگران را تشویق به کمک میکنیم و علاوه بر تحویل لباس و غیره جمع آنها رو هم انجام میدهیم
6 = با دیدن ازدحام برای بردن این لباسها دیگران باورشان میشود که بعضی واقعاً از این وسائل استفاده میکنند و هم جلوی اسراف گرفته میشود و هم به صرفه جویی و قناعت دعوت میشوند
7 = با دیدن این صحنه به طور کلّی خیلی ها از وضع ناهنجار اقتصادی بعضی افراد (حتّی تحت پوشش کمیته ی امداد و بهزیستی ) باخبر میشوند
و دیگر دلائلی که میتوان برایش در نظر گرفت ؛لذا بهتر است با حمایت شما عزیزی که برای مطالعه ی این مطلب آمده ای حداقل کاری که میتوانی انجام دهی اعتراض به مزاحمت به کار ماست که امید وارم به گوش رئیس ناحیه 11 کلانتری قم برسد.
کسانی که اعتراض دارند به لینک زیر ایمیل بزنند البتّه بعد از حذف حالت تشویق و پیشنهاد
http://www.qomportal.ir/main.php?ObjShow=ShowPage&Tshow=Ertebat&PS=Default
در ضمن اساس کار اینجانب در منزل است و انبار و جایی نداریم و عدّه ای که تحقیق کرده ایم و نیازشان بیشتر از بقیّه است به خانه دعوت میشوند که از خانه وسائل را ببرند و تنها در هفته 3 ساعت آنهم در روز پنجشنبه در آن محل هستیم .
خداوند ما را با وظایف خویش آشنا نماید