بسم الله الرّحمن الرّحیم
کیف ؛ کفش ؛ لباس و وسائل مستعمل خویش را دور مریزید و یا به قیمت نازل نفروشید ،بلکه آنها را به نیازمندان محل سکونت خویش برسانید و اگر کسی را در آنجا نمیشناسید به مؤسّسات خیریّه تحویل دهید تا آنها را به نیازمندان و فقراء برسانند .
با گرانی و مشکلاتی که وجود داره و با دشمنانی که هر لحظه آرزوی شکست و بیچارگی ما ملّت مسلمان و شیعه رو در سر می پرورونن ما همه باید بسیجی وار به هم کمک کنیم ؛ دوستانی که این مطلب رو میخونید بنده یک طلبه هستم و با کمک بعضی از هم مسلکیهای خودم آنچه که گفتم جمع آوری می کنیم و به افرادی که حاضرند از اونها استفاده کنند میرسونیم (انشاء الله ) .
کسانی که ادّعای شیعه گری و مسلمانی که نه حتّی ادّعای انسانیّت میکنن باید بدونن که سخته در کنار کسانی زندگی راحت داشت که حتّی یک منزل درست و حسابی رو نمیتونن اجاره کنن و یا در پرداخت اجاره ی منزل موندن چه برسه به خرج خورد و خوراک و مخارج تحصیل فرزندانشون و غیره .
ما حدّاقل با اهدای آنچه که خودمون نیاز نداریم و کم کردن بعضی اسرافها و مخارج اضافی در زندگی میتونیم به وظیفه ی انسانی خودمون عمل کنیم .
بعضی از عزیزان به من شاید انتقاد داشته باشن که بابا همه ی مشکلات که مادّی و اقتصادی نیست که شما فقط چسبیدید به این مسئله ؟
بنده در جواب این دوستان عرض میکنم که :
بله شما درست می فرمایید مشکلات دیگه ای هم هست ؛ ولی بنده اعتقاد دارم که به مشکلات دیگه هم باید رسید ولی خیلی از مشکلات دیگه ریشه در همین بی عدالتیها و فقرها داره ؛ وقتی یک فردی در جامعه مورد تحقیر قرار بگیره و از امکانات اوّلیّه ی زندگی بی بهره باشه و با دیدن اسراف و ریخت و پاش یک سری دیگه که بعضی از اونها هم ادّعاهای آنچنانه دارن در واقع حمله ی شدیدی رو به دین و ایمان خودش حس میکنه و در اعتقادات خودش سست میشه و هنگامی که این اتّفاق افتاد زمینه برای نفوذ دشمن دیرینه یعنی شیطان آماده میشه و هنگامی که ابلیس و اعوان و انصارش دست به کار شدن چیزی که انتظار میره شعبات مختلفی پیدا میکنه از جمله :
اعتیاد ؛ فساد ؛ اختلاس ؛ سرقت ؛ خیانت ؛ جنایت و غیره که هر کدوم از این موارد هم که در یک خانواده رخنه کنه پایه های اون خانواده رو از ریشه سست میکنه و بعد از هم پاشیدگی یک خانواده و همین امر هم باعث بروز و تولّد یک سری مشکل دیگه میشه و این رشته سر دراز دارد و .....
میفرمایید به این شکلی که بنده عرض میکنم نیست ؟
پس چطور بود که در زمان رسول خدا (ص) این همه مسائل فلسفی و اعتقادی مورد برّرسی و مو شکافی قرار نگرفته بود ولی جامعه ی مسلمین باعث جذب بسیاری شده بود ؛ بله با دیدن اجتماعی که همه باهم مأنوسند و با هم مهربان و رفیق هستند و کسی بینشون احساس تنهایی و تحقیر و غربت نمیکنه و بزرگانشون عوض شاه مسلکی خودشون رو در بین مردم میدونن و از اونها جدا نمیدونن