بسم الله الرّحمن الرّحیم
دیروز با یکی دیگر از کسانی که قبلاً هم برای بردن وسائل آمده بود ولی گویا مشکلاتش کمتر بود و یا به هر دلیل دیگر به ما مشکلش را به این وضوح بیان نکرده بود ؛بیشتر آشنا شدم که شما رو هم در جریان قرار میدهم .
خواهر شوهرش که او هم با داشتن همسری که اختلال ذهنی دارد و قادر به اداره ی منزل خویش نمی باشد و برای دریافت کمک به منزل حقیر سر میزند ، برایم توضیح داد و باعث شد که خودم هم پیگیری کنم ، وی میگفت که این خانم که زن داداش من است همسرش که برادر بنده می باشد در زندان است و با وجود سه فرزند و مستأجر بودن هر دو ماه هشتاد هزار تومان از کمیته ی امداد دریافت می کنند و این حتّی کفاف اجاره ی منزل آنها را هم نمیدهد و پدر پیرم هم با آنها زندگی میکند ؛ و حدود چهار ماه است که نتوانسته اند اجاره ی منزل بدهند .(ناگفته پیداست که این خانواده با چه سختی و درماندگی باید سر کنند )
این باعث شد که تلفن صاحبخانه ی وی را گرفتم و بیدرنگ با وی تماس گرفتم و از حال و روز آنها و اینکه آیا قادر به پرداخت اجاره ی منزل خویش هستند یا نه سؤال کردم که گفت خواستم امسال آنها را از منزل بیرون کنم که با مشورتی که کردیم به این نتیجه رسیدیم که زن و فرزند یک زندانی است و خدا را خوش نمی آید فعلاً بمانند و این شد که هستند و پول داشته باشند اجاره را میدهند ولی چهار ماهی است که نتوانسته بپردازد و من هم گفته ام اشکالی ندارد ، منتظر می مانیم که همسرت از زندان در آید تا ببینیم که چه میشود .
پرسیدم که چرا شوهرش را آزاد نمیکنند ، گفت که می گویند سندی نیست که بتوانیم (یعنی کسی ضامن نمیشود ) ویرا به ضمانت بیرون آوریم.
تا اینجا صحبت بنده با آنها حال بنده فکر کنم که چون یک و نیم میلیون پول پیش از آنها گرفته تقریباً خیالش راحت است که میتواند از کلّ پول کم نماید و ماهی پنجاه و پنج هزار تومان را فعلاً ندیده گرفته (ولی باز خداییش خیلی مرده که تا این مقدار انسانیّت به خرج داده و حاضر شده که کرایه رو از پول رهنی کم کنه ؛ خدا ازش قبول کنه و اینطور آدمها را زیاد کنه ).
خوب این هم یکی دیگه از کسانی که به در منزل من طلبه اومده و رو انداخته ، طلبه رو نماینده و نماد دین میدونه و در واقع سراغ غیرت مسلمین اومده و نه من نوعی ؛ که من یکی هستم مثل شما ، و نیاز این بنده خدا رو به شما میرسونم ،و هیچ عذری رو نمیپذیرم از کسانی که امکان کمک دارند و به بهانه های مختلف از همکاری دریغ میکنند . چون حاضرم به اشخاصی که صالح هستند آدرس طرف رو بدم و شخص بتونه مستقیم با وی صحبت کنه ، یا شماره ی تماس رو به کسی که در نزد بنده شماره ای و آدرسی داشته باشه بدم و بالاخره هر طوری که دل شما قرص میشه حاضرم همکاری کنم تا نیاز یک نیازمند برطرف بشه ، ضمناً کسی که دارایی خوبی داره و میتونه یک سندی بده تا این بنده خدا از زندان بیرون بیاد قدم پیش بذاره تازندانی آزاد بشه و خودش به خانواده ی مربوطه کمک کنه .
و کسانی هم که امکانش رو ندارند و قادر نیستند وجدانشون ناراحت نباشه که لا یکلّف الله نفساً الّا وسعها یعنی خداوند به اندازه ی توان افراد بر اونها تکلیف میکنه و بس و اگر دو پست قبل رو بخوانید در این باره بیشتر مطلب گرد آورده ام .
خدا از همه ی ما قبول کنه و عاقبت همه ی ما رو ختم به خیر کنه .
یاعلی