بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم
شهادت هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت و نور هدایت امام موسی کاظم علیه السّلام را به همه ی شما عزیزان تسلیت عرض میکنم و امید وارم که خداوند درک واقعی از درسهای آن حضرات به ما عنایت کند ؛ تنها در مجالس سینه زنی و مدّاحی شرکت شود ولی دانسته نشود که اصلاً چرا آن حضرت در زندان به سر میبرد ؟ ، و چرا حاکم وقت نمیتوانست آن حضرت را آزاد بگذارد ؟، چه خطری حس میکردند که نمیتوانستند آزادی و حضورشان را در میان مردم ببینند و حال آنکه امامان قبل از آن حضرت بعد از امام حسین علیه السّلام هیچکدام اوضاع را تا آن حد بد ندیدند که قصد جهاد کنند و اصلاً جامعه را آماده ی آن اقدام نمیدیدند ؛ پس چرا و چرا ؟ و بسیاری از این سؤالها باید جواب داده شود که با سخنرانی و منبر امکان دارد ؛ نه فقط با مدّاحی و اشک گرفتن از مردم ، امروزه اساساً عقلها بسیار رشد کرده و بیشتر نیاز به تحلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران اهل بیت علیهم السّلام است و تنها با تحریک عواطف که نمیتوان کار تبلیغی کرد ، در عین حالیکه نیاز به سینه زنی و مدّاحی هست ، نیاز به روضه و مجالس روضه خوانی هم هست که در آن مجالس ابتدا سخنرانی و ایضاح مطلب و بیان مسئله میشود و سپس بیان مصیبت آن حضرات میشود ، در ضمن امروزه باید از امکانات نوین و جدید هم برای روشن کردن اهداف اهل بیت عصمت و طهارت استفاده شود و آنچه قرآنهای ناطق قصد رواجش را داشته اند که مسلّم هدف خداوند بزرگ میباشد برای عموم روشن شود و همانطور که بارها عرض کرده ام قرآن کریم هم هدف از ارسال رسل و انزال کتب را قیام مردم به قسط و عدالت بیان میکند .(البتّه باید درک درستی از عدل و عدالت در بین مردم ابتدا رواج یابد ) .
انّا ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط ..
آیا به نظر شما این قسط است و عدالت اجتماعی است :
بنده خدا با خانمی دیگر که مانند خودش تحت پوشش کمیته ی امداد است میگوید که از ساعت 9 صبح تا 2 بعد از ظهر در یکی از تالارهای قم کار می کنیم و ماهیانه به ما نفری 60 هزار تومان میدهند ؛ و یا دیگری که درب منازل گدایی میکرد و آنهم تحت پوشش است میگفت حاج آقا برای یک خانه ی چند طبقه از بالا تا پایین پلّه ها را با یک مایعی شستم که گویا اسیدی بوده است و پول اندکی به بنده دادند و بعد زا آن ریه هایم تنگ شده و درست نمیتوانم نفس بکشم و همین باعث سردی من در کار شده و گدایی را پیش گرفته ام چرا که هم حقوق ناچیز میدهند و هم به کارهای طاقت فرسا دستور میدهند و ...
یا دیگری که همسرش به کرک معتاد است میگوید من 23 سال دارم و حاج آقا به یک سری که مشکلم را گفته ام مرا به گناه دعوت کرده اند و میگویند که اگر میخواهی کمکت کنیم باید که ... ، به کمیته ی امداد رفته ام می گویند همسر داری نمیتوانیم تحت پوشش قرارت دهیم ، به بهزیستی رفته ام چیزی به همین صورت جواب گرفته ام و ...
و ادامه میداد که من الآن چکار کنم تقاضای طلاق از دادگاه کرده ام ،ولی همسرم مرا طلاق نمیدهد و میگوید که دوستم دارد و من هم مجبور شدم که فقط از او تعهّد ترک بگیرم ، و باز میگفت صاحب خانه وسائل مرا جمع کرده و میخواهد بریزد بیرون ؛ پول آب و برق ندارم و .... و از طرفی نمیخواهم به گناه کشیده شوم و خطا و خیانت کنم ولی به خاطر پسرم به شما رو می اندازم و تقاضای کمک دارم و ...
که از زمانیکه با او صحبت کرده ام و مشکلاتش را شنیده ام با اینکه ویرا نزد یکی از دوستان خیّر فرستادم که قدری به وی کمک مالی کرد ولی با این حال بیشتر درگیر افکارم شده ام و حالم دگرگون شده ، یک سری خرجهای آنچنانه میکنند و به خیال خودشان کار خیر هم میکنند ولی غافل از اینکه نجات یک خانواده از فروپاشی ، نجات یک محلّه از فساد و بی بند و باری و کثافت است . امیدوار کردن یک معتاد به ادامه ی زندگی و شاید تشویق به ترک است و ...
نمیدانم دیگر چه عرض کنم ، خدا عاقبت همه ی ما را ختم به خیر گرداند.
یا موسی بن جعفر علیه السّلام