بسمه تعالی
زمانی میشه ازانسانیت دم زد که همه لا اقل از شکمی سیر برخوردار باشند و در مقابل سرما و گرما پوششی مناسب داشته باشند،هیچ کودکی به خاطرفقر مجبور به کار نباشه ، هیچ مادری به خاطر فقر مجبور نباشه فرزندش رو تنها بزاره و دنبال کار بره ،هیچ فقیر و نیازمندی اساساً در جامعه یافت نشه ،و این به این معنی نیست که بخواهیم همه در یک سطح باشند و اموال برابری داشته باشند ،بلکه منظور اینه که همه از حد اقل امکانات زندگی و رفاهی برخوردار باشند و اینطور نباشه که وضع جامعه به جایی برسه که عدّه ای در فقر و فلاکت بسر ببرند و عدّه ای دیگر ندانند که با در آمد سرشار باد آورده و غیر منطقی در جامعه چگونه زندگی کنند مثلا
در جامعه شاهد هستیم که بعضی وضعشان طوری شده که ماشین خریده و به فرزند جوان خود داده اند و او فقط جهت تفریح دائم درخیابان و بیابان مشغول سواری با ماشین خویش است
یا می بینیم که دست کودکش تلفن همراه داده و او به طور دلخواه و فقط جهت سرگرمی و خوش و بش با دوستان ماهیانه هزینه ی زیادی بابت تلفن ایجاد میکند
لباسهایی با قیمتهای عجیب و غریب در جامعه رواج پیدا کرده که فقط رفاه بعضیها را میرساند و بس که با صد هزار تومان یا بیشتر سراغ خرید این لباسها میروند و حال آنکه در شهری مثل قم این یک ماه اجاره ی مسکن محسوب میشود و بعضیی خانواده ها هستند (که میشناسم ) با حدود پنجاه هزارتومان اجاره نمی توانند زندگی کنند و دراجاره ی منزل خویش مانده اند پس چطور میتوان گفت که جامعه روال درستی را طی میکند و حال اینکه ما شاهد اینگونه اختلاف طبقاتی در جامعه هستیم
و این وضعیت است که باعث میشود سرقت و قتل و هزاران جنایت دیگر در جامعه نطفه سازی کند و در آینده ای نه چندان دور باعث نا امنی جامعه شود