بسمه تعالی
سلام علیکم
تا ما نخواهیم و همت نکنیم ؛تغییری در وضعمون بوجود نمیاد ،باید تصمیم بگیریم و اگر کارمون رو درست میدونیم به حرف دیگرون گوش نکنیم که چی میگن و چی می پسندن و اگه به این مرحله رسیدیم که فقط بخواهیم خدا رو از خودمون راضی کنیم و کسب رضایت او کنیم و بس خیلی از مشکلات حل میشه ، و به جرأت میتونم بگم که اصلا مشکلی باقی نمی مونه ،مشکلات و بدبختی ها خیلی جاها به این دلیله که رضایت غیر خدا رو بر رضایت او مقدم میکنیم و به همین دلیل هم خیلی از جاها دچار مشکلات میشیم .
در این زمینه خیلی میشه نمونه مطرح کرد که به چند نمونه اشاره میکنم :
بنده ی خدا توی نون شبش مونده ؛میره قرض میکنه که به قول خودش به وظیفه ی عیدی دادن به خواهر و مادر ش عمل کنه و به همین دلیل کلی درد سر پیدا میکنه ؛باید گفت که نفس کار عیدی دادن چیز بدی نیست و یه عامل قدر دانی و تشکر از دیگرانه و لی واجب نیست اولا و ثانیا چرا باید سراغ چیزهای گران رفت که به قرض مجبور شد .
یا مثلا طرف برای جهیزیه ی دخترش با اینکه مستأجره کاری کرده که به قول خودش آبروداری کنه و کلّی خودش رو به قرض انداخته و حالا مونده توش که چه کار کنه .
یا مثلا میبینی که براش واجبه که ازدواج کنه و تحمل نداره که مجرد بمونه ولی منتظره که وضع مالیش به جایی برسه که خونه بخره و ماشین داشته باشه بعد ...
در همه ی این موارد میبینی که رضای خدا مطرح نیست و معرفت به خدا در کار نیست ؛یا اعتماد به او نداریم و یا اصلا نمی شناسیم ؛قربون خدا برم که اونقدر سیاست زیرکانه ای برای هدایت و مدیریت امور بندگانش داره که هر چه عقلای عالم فکر کنند باز سر در نمیارن پس خوبه که قدری به سر گذشت پیشینیان فکر کنیم تا بفهمیم قدری از سیاستهای خدا رو
برای اینکه یه مقدار از قضا و قدر بدونیم خوبه که به لینک زیر سری بزنیم و بخونیم تا شاید تصمیمات بهتری در زندگی بگیریم .
خدایا تو خود شاهد باش که من اعتراف میکنم که هر لحظه و هر آنی که به یاد تو بوده ام و با تو خلوت داشته ام و به تو تکیه و اعتماد کرده ام هیچ وقت ضرر نکرده ام ؛ گر چه در آن لحضه ی خاص متو جّه نشده باشم ولی آینده به من ثابت کرده است که ضرر نکرده ام و با تو بودن (البته با معرفت )سودی است که فقط باید به آن رسید و فهمید
http://www.balagh.net/persian/kalam/god/16.htm